صفحه نخست > فرهنگی / سازمان های فرهنگی / مصاحبه و گزارش / اخبار و مسائل کتاب / مطالب دیگران- مسائل و بایسته های کتاب / اهل بیت علیهم السلام > وضعیت نشر کتاب های عاشورایی در طول 40 سال اخیر

وضعیت نشر کتاب های عاشورایی در طول 40 سال اخیر


4 اردیبهشت 1398, 20:57. نويسنده: shams
تعداد زیاد، آثار درخشان کم/ کتاب‌سال عاشورا کار موثری برای تشویق مولفین است
دعبل/ سمیه قربانی: حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمدکاظم شمس، هم خود نویسنده و پژوهشگر است و هم سال‌هاست که در عرصه کتاب‌های دینی فعال است. با او درباره موضوع نشر اثار دینی-عاشورایی و نیز تاثیر جشنواره‌های کتاب به گفت و گو نشستیم؛

وضعیت نشر کتاب های عاشورایی در طول 40 سال اخیر چطور بوده است. یعنی حرف های جدید داشته ایم یا تکرار مکررات بوده است؟
از نظر کمیت تعداد قابل توجهی آثار عاشورایی وجود دارد، اما از نظر کیفیت متناسب نیست. در این سال‌ها کتاب‌های خوبی منتشر شده، اما نمی‌شود آن تعداد و کمیت را رقم  قابل ملاحظه‌ای از نظر نیاز جامعه دانست. برخی کتاب‌ها مانند حماسه حسینی شهید مطهری که سه جلد است، کار تحلیلی خوبی درباره عاشورا انجام شده است. در واقع آثاری که به تحریفات و آسیب‌ها و ضرورت‌های لازم پرداخته شود و یا مواردی که به مقتل‌های صحیح، چه در بخش گزارشگری و چه تحلیل پرداخته شود، آثار اندکی وجود دارد و یا آثاری که اهداف امام حسین(ع) از قیام عاشورا تبیین و تحلیل شود، بسیار اندک است و اگر بخواهم آنها را بشماریم، تعداد آنها به بیش از 10 عنوان نمی رسد.
مرحوم صاحبی و یا محمد اسفندیاری نیز کارهای خوبی درباره عاشورا و آسیب‌شناسی دارند و یا افرادی نیز در حوزه جامعه شناسی کارهای خوبی کرده‌اند که در حوزه مناسک و آسیب‌های مربوط به آن است، هر چند در برخی از آنها افراط‌هایی نیز وجود داشته و برخی از ارزش‌های عاشورا زیر سوال رفته، اما آثار قابل تأملی هستند. در مجموع آثاری که بتواند در جشنواره‌ها بدرخشد و مورد حمایت قرار گیرد، تعداد قابل توجهی نیستند.

در زمینه کتاب های دینی با کتاب سازی های زیادی مواجه هستیم که فقط امار را بالا می برند. آیا می شود به نحوی مانع این مسئله شد یا کتاب خوب را از کتاب تکراری جدا کرد؟
ما نمی‌توانیم و بنا نیست که این کار را انجام دهیم و هیچ جا هم چنین رسمی نیست، کاری در این زمینه انجام شود. افراد خودشان کار تألیفی را انجام می‌دهند و این موضوع دستوری نیست. هر چند در برخی موارد مراکز و مؤسساتی که زمینه فعالیت بیشتری در حوزه عاشورایی دارند، خودشان دست اندرکار هستند، اما این کار چندان خوب نیست و آسیب‌های خود را خواهد داشت. البته بسیاری از آثار خوب نیز از همین مؤسسات و مراکز بوده است که با توجه به انگیزه‌ها و رسالت‌هایی که داشته‌اند، دست به کارهای پژوهشی و تألیفی زدند، اما هدف این است که نویسندگان بخش خصوصی به این امر تشویق شوند.

نقش جشنواره ها و کتاب سال ها و بطور مشخص کتاب سال عاشورایی جایزه دعبل که دو دوره برگزار شده را در ارتقای کیفیت آثار عاشورایی چقد می‌دانید؟
تشویق ابزارهای گوناگونی دارد که یکی از آنها ابزار حمایتی است و جشنواره‌هایی که برگزار می‌شود از جمله در جایزه کتاب سال عاشورا
آثار خوبی معرفی می‌شود و اگر به این آثار جایزه‌های قابل توجهی داده شود تا نسبت به این امر تشویق شوند، راهکار خوبی است.
همچنین یکی از کارهایی که باید انجام شود به جای اینکه عنوان کنیم جوایز در سطوح مختلف یک، دو و سه اهدا می شود، قدری این بازه را گسترش دهیم. فرض کنید کارهای بسیار شاخص را به عنوان برگزیده ملی معرفی کنیم که بتوان از آنها در سطح ملی حمایت کرد و سپس کارهای تقدیری و قابل توجه معرفی شود. که در این صورت هم بعضی از آثاری که می‌توانند معرفی شوند، این مجال را پیدا می‌کنند و هم مشخص می‌‎شود که توانسته‌اند در این راه قدری موفق شوند و اشتباهات خود را نیز متوجه خواهند شد. ضمن اینکه به عنوان کارهای درجه یک شناخته نمی‌شوند.
نکته دیگر در این زمینه نقد است و متأسفانه در این زمینه بسیار ضعیف عمل می کنیم، یعنی تمام دستگاه‌هایی که در این زمینه متولی هستند، ضعف دارند. یعنی لزومی ندارد که مثلاً بنیاد دعبل فقط کارهای خوب و ارزشمند را نقد کند، کارهای دیگر هم باید نقد شود، آن هم نقد مؤدبانه، تا مشخص شود یک کتاب چه ضعف‌هایی دارد. البته این کار هم باید از سوی مراکز و یا کسانی انجام شود که مورد اعتماد جامعه هستند. چرا که در برخی موارد در فضای مجازی وقتی عنوان می‌کنند که یک کتاب در یک جشنواره مورد توجه قرار نگرفته، در این صورت بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. بنابراین پس از تشویق، جنبه‌های حمایتی مادی است، چه جوایزی که به صورت مستقیم به ناشر و نویسنده اهدا می‌شود و چه حمایت‌هایی که صورت می‌گیرد تا این کتاب‌ها در کتابخانه‌ها قرار گیرند. از این رو اگر کسی این احساس را داشته باشد که به جای چند ماه و ارائه اثری سطحی، مدت زمان بیشتری را به تحقیق و پژوهش و سپس تألیف اثری ارزشمند صرف کند، در این صورت کتابش بایکوت نمی شود و مورد حمایت نیز قرار می گیرد.
معرفی آثار از سوی رسانه ها نیز بسیار مهم است و در زمینه اطلاع‌رسانی بسیار ضعیف است. در حالی که باید تازه‌های نشر معرفی شوند. به ویژه شبکه‌های اجتماعی این ظرفیت را دارند تا آثار در این فضا به خوبی معرفی شده و جای خود را در میان سایر آثار باز کند.

به ضرورت حمایت‌های وزارت ارشاد از کتاب‌هایی عاشورایی اشاره کردید، آیا در حال حاضر چنین حمایت‌هایی وجود دارد؟ مثلا در خرید کتاب‌های از میان آثار عاشورایی ملاک و معیار خاصی وجود دارد؟

تمامی موضوعاتی که نیاز است در کتابخانه‌ها باشند و مفیدند تهیه می شوند. با اطلاعی که از هیئت‌های خرید دارم، به دلیل اهمیت موضوع و به دلیل اهتمامی که وزارت ارشاد در زمینه مسائل دینی به ویژه عاشورا دارد، این کتاب ها مورد توجه قرار می گیرند و در صورتی که هیئت خرید به جمع بندی برسد که یک کتاب حرف تازه ای برای گفتن دارد و دچار تکرار مکررات نشده، انتخاب
و حمایت می‌شود. گرچه در این زمینه امکانات و منابع نسبت به سال‌های گذشته محدود است، اما این حمایت‌ها وجود دارد و حداقل 300 نسخه از یک کتاب خوب خریداری می شود که این تعداد خرید هم به منابع وزارت ارشاد وابسته است و هم شمارگان کتابها که در حال حاضر این تعداد بسیار کاهش یافته است.
به نظرم برخی گلایه‌ها که در این زمینه وجود دارد، به این دلیل است که کتاب در اختیار هیئت خرید قرار نمی گیرد، یعنی ناشران باید این کار را انجام دهند و ممکن است زمانی که ناشر مجوز یک کتاب را اخذ می‌کند، این کتاب را در اختیار وزارت ارشاد قرار ندهد. در واقع این یک کار اختیاری است. بنابراین قطعاً اگر کتابی مفید باشد، مورد حمایت قرار می گیرد و اگر کتابی حرفی برای گفتن داشته باشد، قطعا مورد حمایت بیشتری قرار می گیرد.

برخی این نقد را دارند که کتاب‌های دینی و عاشورایی به درستی توزیع نمی شود، آیا نظر شما هم همین است؟
مگر ما اصلاً نظام توزیع داریم؟ این از ضعف‌های بزرگی است که در حوزه نشر کتاب وجود دارد. کتابی که منتشر می‌شود باید به دست مخاطب برسد و اگر این گونه نشود، در انبارهای ناشران خواهد ماند و انگیزه‌ای برای نویسنده و ناشر نمی ماند که کتابی بنویسد و منتشر کند، توان آن را نیز نخواهند داشت. بنابراین مشکل اصلی توزیع کتاب است و در این راستا دلیل اصلی این است که ما ویترین کتاب مناسب برای عرضه نداریم و شاید در حوزه کتابهای دین این وضعیت بدتر نیز هست.

چرا ویترین کتاب نداریم؟
همواره بخشی از گلایه های ما در رابطه با کتاب این است که زمان کتابخوانی در جامعه کم است و یا شمارگان کتاب به شدت کاهش پیدا کرده، کاغذ و در پی آن کتاب گران تر شده است. اما وقتی به نمایشگاه کتاب مراجعه می کنیم با ازدحام جمعیت روبه رو هستیم و با یک پارادوکس مواجه می شویم که از یک طرف کتابخوان کمتر است و از طرفی ازدحام در سالن‌های نمایشگاه کتاب وجود دارد. اگر قدری تأمل کنیم، خواهیم یافت که ازدحام جمعیت به این دلیل است که کتابی که نیاز و یا علاقه دارند را حداقل در نمایشگاه کتاب تهران خواهند یافت. این سؤال مطرح است که چرا این اتفاق در طول سال رخ نمی دهد؟ من معتقد نیستم که در طول سال نمایشگاه کتاب برپا شود، شدنی هم نیست. اما باید عامل این ماجرا را شناسایی کنیم و عاملش این است که ویترین مورد نیاز کتاب را نداریم و اطلاع رسانی مناسب هم نمی کنیم. یعنی حداقل اگر ویترین مناسب نداریم، نظام اطلاع رسانی درستی داشته باشیم که متأسفانه در هر دو زمینه مشکل داریم.
باید مکان‌هایی را حداقل در کلان شهرها کتابفروشی‌های بزرگ حاوی حداقل 50 هزار عنوان کتاب داشته باشیم تا اگر کسی در شهرستانها زندگی می کند و می‌خواهد کتاب مورد نیازش را تهیه کند به نزدیکترین کلان شهر محل زندگی اش مراجعه کرده و کتابش را خریداری کند.

بازگشت