ديوانه حسينم
11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams
اى عاقلان عالم، ديوانهام ديوانه
لكن همه بدانند، ديوانه حسينم
اى عاشقان عالم، من عاشقم، من عاشق
لكن همه بدانند، من عاشق حسينم
اى عالمان عالم، من جاهلم، من جاهل
من جاهل مقام و منزلت حسينم
پروانههاى عالم، دور چراغ گردند
اين را همه بدانند، پروانه حسينم
پروانه پَر بسوزد، دور چراغ گردد
من در رهش دهم جان، پروانه حسينم
از من اگر بپرسند، تو طالب چه چيزى
من در جواب گويم، من طالب حسينم
راه نجات عالم، راه حق حسين است
چون طالب نجاتم، من پيرو حسينم
در عرصه قيامت، از من اگر بپرسند
با افتخار گويم، من شيعه حسينم
آن روز فتنه و شور، هر كس به خويش مشغول
من در سراغ اويم، گويم حسين، حسينم
با دست صفر و خالى، من آمدم به محشر
بنما شفاعتم را، يا سيّدى، حسينم
همراه خود ندارم، جز نعمت ولايت
اهل ولايتم من، يا سيّدى، حسينم
خواهى شفاعتش را، در راه او قدم نِه
همگام و همقدم شو، گو شيعه حسينم
گر شيعه حسينى، در راه دين قدم نِه
دين را نماى يارى، گو ياور حسينم
يارى نمود دين را، با بذل جان پاكش
گر در رهش دهى جان، گو پيرو حسينم
بازگشت