کد خبر: 2255

تاریخ انتشار: 1348-10-11 - 03:30

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 1 139

وقایع روز نهم ماه محرّم الحرام (تاسوعا)

چکیده:   1.محاصره خیمه ها در کربلا   امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر […]

چکیده:


 

1.محاصره خیمه ها در کربلا

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر  کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.

(کافی:ج4 ص 174.)

 

2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام

 

در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . (بحار الانوار :ج44ص361.)

آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:

"أین بنو اختنا": "پسران خواهر ما کجایند"؟

ولی آن بزرگواران جواب ندادند.

امام حسین علیه السلام فرمودند:

جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.

 

حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:

چه می گویی؟شمر

گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید.

 

حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:

"لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد .

 ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد"؟!

(از مدینه تا مدینه :ص381_382 )

 

 

3.در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام:

 

در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند.

( بحارالانوار :ج44ص392.)

چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.

(مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107.)

 

4.آمدن لشکر تازه نفس به کربلا

 

در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد.

(اعلام الوری :ج1 ص455)

 

5.خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش

 

در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.

(. مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107.)

 

وبنا برنقل وقایع الایام مرحوم محدث قمی:

روز تاسوعا روزى است كه شمر بن ذى الجوشن با نامه ابن زياد در باب قتل امام حسين  علیه السلام وارد كربلا شد و ابن سعد بر حسب آن نامه، مهيّاى قتل آن حضرت شد.

لاجرم وقت عصر بود كه لشكر خود را بانگ زد كه: «يا خيلَ اللهِ اركَبي وَبِالجَنّةِ أبشِري».

جنود نامسعود او سوار شد و رو به عسكر سيّد الشهدا آوردند در حالى كه آن حضرت در پيش خيمه، شمشير خود را دربر گرفته بود و سر به زانو نهاده بود و به خواب رفته بود.

جناب زينب چون هياهوى لشكر را شنيد، به نزد برادر دويد، عرض كرد:

برادر مگر صداهاى لشكر را نمى‏شنويد كه نزديك شده‏اند؟

 پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود:

 كه اى خواهر، اكنون رسول خدا را در خواب ديدم كه به من فرمود:

تو به سوى من خواهى آمد.

حضرت زينب تا اين خبر را شنيد، طپانچه بر صورت زد و واويلا گفت.

حضرت فرمود كه اى خواهر، ويل و عذاب از براى تو نيست، صبر كن و ساكت باش، خدا تو را رحمت كند.

پس جناب عباس را فرستاد تا تحقيق كند چه مطلب شده.

چون معلوم كرد كه بناى قتل است، آن شب را حضرت از ايشان مهلت خواست كه قدرى نماز و دعا و استغفار به جا آورد.

(الإرشاد، ج 2، ص 89ـ91؛)

 

و بالجمله، اين روز، روزِ اندوه و حزنِ اهل بيت  عليهم‏السلام است.

شيخ كلينى از جناب صادق  علیه السلام روايت كرده كه آن جناب فرمود:

تاسوعا روزى بود كه جناب حسين  علیه السلام و اصحابش را در كربلا محاصره كردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع كردند و ابن مرجانه و عمرِ سعد خوشحال شدند به سبب كثرت سپاه و بسيارىِ لشكر كه براى آنها جمع شده بود و جناب حسين  علیه السلام و اصحابش را ضعيف شمردند و يقين كردند كه ياورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود. پس فرمود: پدرم فداى آن ضعيفِ غريب.

(كافى، ج 4، ص 147، ح 7)

 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود