کد خبر: 3188

تاریخ انتشار: 1391-02-14 - 18:27

نسخه چاپی | دسته بندی: مطالب دیگران- سیاسی / لینکستان (مطالب دیگران)
0
بازدیدها: 1 682

مجتبی رحماندوست :سکوت خواص تایید جریان‌انحرافی است/ماجرای نامه 10وزیر دولت نهم به رهبر انقلاب/ نمی توان گفت که رئیس جمهور از اول این گونه بوده است یا بعد ها این گونه شده است

چکیده: می دانید جواب به این سوالات نیاز به خواندن باطن افراد دارد. نمی توان گفت که رئیس جمهور از اول این گونه بوده است یا بعد ها این گونه شده است. بنده نمی توانم مانند بعضی قاطعانه درباره این موضوع […]

چکیده:

می دانید جواب به این سوالات نیاز به خواندن باطن افراد دارد. نمی توان گفت که رئیس جمهور از اول این گونه بوده است یا بعد ها این گونه شده است. بنده نمی توانم مانند بعضی قاطعانه درباره این موضوع صحبت کنم که ایا از اول این گونه بوده اند یا بعدها این گونه شدند.

لذا نمی توانم جواب این سوال را بدهم چون از درون افراد آگاه نیستم. اما درباره اینکه چرا این گونه شده است باید گفت آقای مصباح یزدی هم تعبیر جالبی در این باره بکار بردند. باید بگویم «حب الشیء یعمی و یصمّ» محبت بیش از اندازه به یک چیزی که می شود عشق انسان را کر و کور می کند. این جواب سوال شماست 

 

 

مجتبی رحماندوست در سال 1333 در همدان در خانواده ای متدین به دنیا آمد. او تحصیلات دبیرستان خود را تا سال پنجم ریاضی در همدان گذراند و دیپلم ریاضی را از دبیرستان دکتر هشترودی تهران اخذ نمود. او در سال 1352 در رشته مهندسی عمران دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال 1358 مدرک مهندسی خود را اخذ نمود. بعد از فارغ التحصیلی برای تحصیل در حوزه علمیه قم، راهی این شهر مقدس گشت.
سرویس سیاسی جهان نیوز - شوق حضور در جبهه های حق علیه باطل، باعث شد او به صورت بسیجی عازم جبهه های جنگ شود. در سال 1362 مجروحیت شدید در منطقه دارخوین نزدیک آبادان باعث قطع یک دست و یک پای وی شد و او را از حضور در خط مقدم جبهه ها باز داشت. او تحصیلات حوزوی و دانشگاهی خود را ادامه داده و در سال ۱۳۷۳ موفق به اخذ مدرک دکتری ادبیات شد و هم اکنون عضو هیأت علمی(دانشیار) دانشگاه تهران است. دكتر رحماندوست با وجود مشغله هاي متعدد هيچگاه از مبارزه و پيكار در سنگر علم و دانش غافل نشده است. از دکتر رحماندوست در مجموع 300 عنوان مقاله، یادداشت و ... در مجلات علمی- پژوهشی و روزنامه ها چاپ شده است.

رئیس شورای مشاوران وزار در امور ایثارگران، دبیر کل جمعیت دفاع از ملت فلسطین ، مشاور فرهنگی رئیس جمهور در دولت های هفتم و هشتم، مشاور رییس جمهور در امور ایثارگران در دولت های هفتم، هشتم، نهم و دهم، مدیرکل مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1375 تا 1376، معاون فرهنگی و اجتماعی بنیاد جانبازان و قائم مقام معاونت از سال 1367 تا 1371، مدیر گارگاه قصه و رمان حوزه هنری از سال 1374تا 1380، رئیس مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری از سال 1380 تا 1385، مسئول دفتر هنر و ادبیات بیداری حوزه هنری ، قائم مقام مرکز ساخت قطعات مورد نیاز جنگ در تهران، معاون اموزشی سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 1358 تا 1361، مدیر مسئول مجله روایت ایثار و مدیر مسئول انتشارات قبله اول از اهم مسئولیت های او بوده و هستند.

دکتر مجتبی رحماندوست در گفت وگویی تفضیلی با جهان نیوز به سوالات ما درباره علت اخراجش از دولت، زیر و بم جریان انحرافی، علت اخراجش از جبهه پایداری و حضور در جبهه متحد می گوید.


آقای دکتر شما چگونه جانباز شدید؟

من به عنوان بسیجی از مسجد امیرالمونین قم که آن زمان مهندس عمران بودم به جبهه ها رفتم و در منطقه دارخوین در نبود مسئول مخابرات لشکر سرپرست این واحد بودم و در ستاد لشکر 17 علی ابن ابیطالب مجروح شدم.

چقدر سابقه حضور در جبهه دارید؟

بنده در سال 62 در اولین حضورم در جبهه مجروح شدم ولی بعد از این تاریخ سه بار دیگر به جبهه رفتم. بعد از مجروحیت با توجه به قطع شدن دست و پایم، تقریبا زمینگیر شده بودم. تا سال 65 هیچ تحرکی نمی توانستم انجام بدهم ولی در این سال به یک مرکز ساخت قطعات مورد نیاز جنگ رفتم و حدود 10 ماهی با انها همکاری کردم.

کمی که از آن شرایط خارج شدم و به دلیل آن که در قم طلبه بودم در اواخر جنگ به صورت تبلیغی به جبهه های جنگ میرفتم. حضور رزمی بنده در اوایل جنگ بود و در اواخر جنگ برای تبلیغات در جبهه حضور داشتم.


شما در اواخر دولت نهم با جریان انحرافی موجود در دولت مشکل پیدا کردید به طوری که شیوه کنار گذاشتن شما از سمت تان شبیه آقای متکی بود. علت این موضوع چه بود؟

این فرد(مشایی) تا پایان دولت نهم رئیس سازمان گردشگری بود و در دولت تاثیر گذار نبود. بنده حدود یک سال قبل از پایان کار عضو ثابت هیأت دولت بودم و اتفاقا این کارها در زمانی بود که بنده در دولت حضور داشتم. در دولت دهم که اقای احمدی نژاد حکمی را برای این فرد به عنوان معاون اول صادر کرد، این خبر پیچید که آقا در نامه ای رئیس جمهور را از این انتصاب نهی کرده اند اما نامه هنوز علنی نشده بود.

صبح چهارشنبه جلسه هیئت دولت به ریاست رئیس جمهور تشکیل شد و بخش اول آنان به اتمام رسید. قرار بود نیمه دوم جلسه با ریاست معاون اول برگزار شود. مشایی هم که در جلسه اول در در جای معاون اول نشسته بود منتظر ریاست بخش دوم جلسه بود.
آقای اژه ای وزیر اطلاعات در پایان جلسه اول اعلام کردند من خبر دارم که این نامه صادر شده و این فرد نباید معاون اول باشد.

در همین حین در فاصله بین دو جلسه هیئت دولت،‌ اکثر اعضای کابینه با هم در جلسه ای سرپایی تصمیم گرفتند که باید جلسه دولت را ترک کنند. مشایی در آن ساعت در دفتر معاون اول رئیس جمهور نشسته بود که این دفتر نزدیکترین مکان به دفتر جلسات هیئت دولت است.

برخی افراد به وی خبر رساندند که در جلسه دوم شرکت نکن که اگر بیایی ممکن است برخی جلسه را ترک کنند.

در آن روز جلسه تشکیل نشد. فردای آن روز آقای صفار هرندی با بنده تماس گرفتند و گفتند بیا در دفتر وزیر اطلاعات جلسه داریم. ولی در آن روز از 20 نفری که دعوت شده بودند حدود 10 نفر آمدند. بنده بعد از صحبت با آقای صفار مطمئن بودم که شرکت در این جلسه مساوی با کنار گذاشته شدن از دولت است و تصمیم گرفتم در این جلسه شرکت کنم. چون ماهیت این جلسه معلوم بود و شرکت در این جلسه را حمایت از ولی فقیه می دیدم. آن زمان در تهران نبودم اما برای شرکت در ان جلسه به تهران آمدم.

از افرادی که در آن جلسه حضور داشتند می توان از آقای اژه ای که میزبان بودند، آقایان صفار هرندی، آقای مصری، آقای لنکرانی، خانم طبیب زاده، آقای سعیدی کیا، بنده، آقای نوذری وزیر نفت نام برد. فاصله زیادی تا برکناری این افراد پس از این جلسه نبود. حاصل آن جلسه این بود که نامه ای به حضرت آقا بنویسیم که ما بر اساس اطلاعی که داریم شما رئیس جمهور را نهی کرده اید و مادامی که این فرد معاون اول است ما در جلسه هیئت دولت شرکت نمی کنیم. آقای صفار این نامه را نوشت و بعد از امضا آن را برای حضرت آقا فرستادیم.

فکر می کنم دو روزی گذشت تا نامه رهبر انقلاب به رئیس جمهور علنی و رسانه ای شد. از زمان ارسال نامه تا انتشار آن فکر می کنم 7 روز گذشت. در این 7 روز به آن عمل نشد تا اینکه آقا نامه را منتشر کردند. یکی از مشاوران رئیس جمهور به همه می گفت که تقصیر با افرادی است که نامه ای را که مصلحت نبوده منتشر کرده اند!

وی نمی گفت چرا به این نامه عمل نشده است بلکه می گفت چرا نامه ای که محرمانه بوده منتشر شده است.

بعد از عملی شدن این موضوع رئیس جمهور در جلسه بعدی این موضوع را مطرح کردند که ما ارتباطمان با اقا گونه ای دیگر است و خودمان مشکل را حل میکنیم. وی در این جلسه گفتند اقای مشایی استعفا داده اند. اما در همان جلسه برای این فرد حکم رئیس دفتری زده شد که در تاریخ هیچ پاسخی برای آن نمی توان پیدا کرد. این سمت می تواند از معاون اولی اختیاراتش بیشتر باشد.

قبل از این که این اتفاقات بیفتد این فرد هرازگاهی سخنانی داشت که باعث جنجال در کشور میشد. از این رو در بازگشت از سفرهای استانی که داشتم بنده به آقای رئیس جمهور و ثمره هاشمی می گفتم که خانواده شهدا از مسئولیت داشتن این فرد رضایت ندارند اما کسی بها نمی داد.
یک سال و نیم بعد من در سفر کهگیلویه و بویر احمد بودم که از دفترم زنگ زدند و گفتند آقای رئیس جمهور در حکم جدیدی 14 نفراز مشاورین خود را برکنار کردند که بنده در سر لیست این فهرست بودم. یک بار گفتم یاسوج شده سنگال.

آقای رئیس جمهور در سال 84 در واقع با شعار ولایت مداری روی کار امد اما چه شد که به اینجا رسید؟

می دانید جواب به این سوالات نیاز به خواندن باطن افراد دارد. نمی توان گفت که رئیس جمهور از اول این گونه بوده است یا بعد ها این گونه شده است. بنده نمی توانم مانند بعضی قاطعانه درباره این موضوع صحبت کنم که ایا از اول این گونه بوده اند یا بعدها این گونه شدند.

لذا نمی توانم جواب این سوال را بدهم چون از درون افراد آگاه نیستم. اما درباره اینکه چرا این گونه شده است باید گفت آقای مصباح یزدی هم تعبیر جالبی در این باره بکار بردند. باید بگویم «حب الشیء یعمی و یصمّ» محبت بیش از اندازه به یک چیزی که می شود عشق انسان را کر و کور می کند. این جواب سوال شماست.

علت همین محبت است یا این که برخی می گویند سحر و جادو؟

این که این افراد رابطه بیش از رابطه معمولی باهم دارند درست است زیرا من رابطه رئیس جمهور با سایر افراد را هم دیده ام . مانند رابطه با آقای سعیدلو که این چنین نبوده است. من زمانی که اقای رئیس جمهور شهردار بودن ارتباط زیادی با ایشان نداشتم و برای پاسخ به این موضوع باید در روابط نزدیک این حلقه حضور داشته باشیم. ولی اینقدر می دانم که این پرسش از مبهم ترین سوالات پیرامون دولت نهم و دهم است . هیچ کس نمی تواند جواب قاطعانه به این پرسش بدهد. هر کس هم قاطع جواب دهد گمانه زنی است.

علامه مصباح یزدی فرمودند خطر جریان انحرافی بیشتر از فتنه است شما که زخم خورده این جریان هستید این جریان رو چگونه ارزیابی می کنید؟

در ابتدا جریان نبود و تنها چند فرد و یا افرادی بودند و اگر زمانی که اقا آن نامه را نوشتند این موضوع تمام می شد دیگر جریانی نبود و افراد دست و پای خود را جمع می کردند.

وقتی این فرد به سمت رئیس دفتری رئیس جمهور منصوب شد و دستش برای عزل و نصب ها باز شد و مسئول کمیسیون فرهنگی دولت هم شد و بخش فرهنگی سفرهای استانی را هم از لحاظ فرهنگی برنامه ریزی می کرد، شد یک چهره فرهنگی. چهره فرهنگی هم در تمام عرصه ها می تواند تاثیرگذار باشد. در آن مقطع اگر مقابله می شد جریان نمی شد اما الان اگر خود رئیس جمهور هم او را از مسئولیت هایش عزل کند دیگر نمی تواند جلوی این جریان را بگیرد.

اگر لیدر جریان انحرافی هم بیاید بگوید من از مسیری که داشتم برگشتم دیگر نمی توان جلوی جریان انحرافی را گرفت. به اعتقاد من حرف آقای مصباح صحیح است که گفتند خطر جریان انحرافی بیشتر از فتنه است.

انشاالله خدا به مقام معظم رهبری طول عمر با عزت بدهد و با بودن آقا و شورای نگهبان اینها نمی توانند به راس قدرت برسند ولی ممکن به عنوان یک جریان مزاحم در کشور وجود داشته باشد. در ان صورت میتوانستند به راس دولت بعدی برسند و ما باید اگاهی بخشی کنیم تا خطرات این گروه کمتر شود.

به نظر شما خطر این جریان در چیست؟

اظهار نظرهایی درباره مشی این افراد می شود که رسانه ها از زبان آقای سقای بی ریا منتشر کردند که من نمی توانم این موضوع را دقیقا بگویم. اگر اینگونه که برخی درباره اعتقادات این گروه علی الخصوص درباره امام زمان می گویند باشد آن وقت فرصت کافی برای استحاله اعتقادات مقدس و مبنایی مردم دارند و دیگر در برابر این فتنه جدید کسی نمی تواند بایستند. اما فتنه سال 88 در پی از بین بردن نظام بود که خود مردم با بصیرت ایران اسلامی جلوی آن ایستادند.

جریان انحرافی به دنبال تهاجم فرهنگی است و در صورت تحقق و به ثمر نشستن آن دیگر نمی توان با این جریان مقابله کرد زیرا همه با آن همراه شده اند. بعد اصلی کار این جریان مسایل فرهنگی است. البته باید گفت مسایل فرهنگی بدون پشتوانه اقتصادی به هدف نمی رسد و این گروه برای استفاده از پشتیبانی مالی دستش باز بوده است. البته من اطلاعات دقیقی از ارتباط این جریان با مسایل اقتصادی ندارم.

به نظر شما چرا برخی خواص موضع صریحی علیه جریان انحرافی نگرفته اند؟

من دلیل سکوت این افراد را نمی دانم باید از خودشان بپرسید. برخی به دلیل مصلحت در جلسه وزیر اطلاعات شرکت نکردند. برخی فکر می کنند این فرد فقط رئیس دفتر است و توجیهات زیادی را برای این موضوع می آورند که این گروه خطر چندانی ندارند. اما باید گفت تنها راه رسیدن به رئیس جمهور عبور از دفتر اوست. ممکن برخی ها که در کابینه دولت مسئولیت دارند عنوان کنند که برای ماندن و خدمت کردن در دولت، راهی جز سکوت در برابر جریان انحرافی نیست.

بنابراین سکوت افرادی که خارج از دولت هستند یا عضو سابق دولت بوده اند، توجیهی دارد؟

گرچه موضوع جریان انحرافی مبتلا به مردم عادی نیست ولی خواص با این جریان خطرناک سروکار دارند. از افراد عادی انتظاری نداریم ولی خواص باید علیه این جریان موضع گیری و روشنگری کنند.

اگر خواص در این باره اظهار نظر نکنند گویی در تایید آن گام بر می دارند. به همین دلیل بسیاری از مراجع و مقامات ارشد کشور علیه این جریان موضوع گیری کردند.

در مرحله دوم انتخابات هستیم. اکنون دو گروه اصلی با هم رقابت دارند. بویژه در دور اول یکی رقابت درونی اصول گرایان را مثبت ارزیابی می کنند و گروه دیگر این رقابت را فرش پهن کردن برای فتنه و انحراف می دانند. نظر شما چیست؟

من با گروه اول بسیار بحث اعلام کرده ام رقابت اصولگرایان را مناسب نمی دانم. شاید در آینده همه مسئولین از اصولگرایان باشند و آن موقع رقابت و انتخاب اصلح مناسب باشد. علت این که در تهران هم 25 نفر به دور دوم انتخابات رفتند همین است که این افراد وحدت را حفظ نکردند. احتمال می دهم در آینده به یک چنین وضعی در رقابت بین اصولگرایان برسیم اما هم اکنون چنین چیزی نمی بینم.

همین مخالفت شما با وحدت شکنی باعث شد که در لیست جبهه پایداری قرار نگیرید. نظر شما در این باره چیست؟

من از ابتدا با موضوع وحدت شکنی مخالف بودم و برای این وحدت تلاش کردم اما در عمل محقق نشد. اعتقاد داشتم این موضوع خودزنی است و بر شاخه نشستن و بن بریدن است . وقتی اتش بیاید خشک و تر می سوزد. با یکی از روزنامه ها در این باره مصاحبه کردم و همانجا هم گفتم که اختلاف بین اصولگرایان خودزنی است . او هم تیتری غیر واقعی را برای مصاحبه من به کار برد. من به تیتر آن رسانه اعتراض کردم و گفتم شاید من با عده ای مشکل داشته و آنها را قبول نداشته باشم ولی چنین حرفی را نزده ام. من حتی در مناظرات شرکت نکردم و معتقدم اصولگرایان نباید با هم مناظره کنند.

علت حذف شما از جبهه پایداری فقط همان مصاحبه بود؟

بله. من شنیدم که یکی از اعضای این جبهه مصاحبه من را در یکی از جلسات در دست چرخانده و گفته است: ببینید رحماندوست خودش نمی خواهد با ما باشد. این در حالی بود که اسم من حتی در لیست 20 نفره و اولیه جبهه پایداری هم بود، ولی وقتی لیست 30 نفره اعلام شد بنده حذف شدم.

شما مناقشه ای هم با عطاالله مهاجرانی درباره دفاع مقدس داشتید . لطفا داستان آن را تعریف کنید.

این موضوع به زمانی برمی گردد که مهاجرانی رئیس مرکز گفتگوی تمدن ها بود. جلسه ای تشکیل شد که مهاجرانی گفت اگر ملت ایران و عراق از تمدن یکدیگر شناخت داشتند جنگ پیش نمی آمد که من گفتم این جنگ به دلیل عدم شناخت مردم ایران و عراق از یکدیگر نبود.

خبرنگار کیهان در این باره با من مصاحبه کرد و گفت مهاجرانی این گونه گفته است که من گفتم مهاجرانی نه دفاع مقدس را شناخته و نه انقلاب را. فردای آن روز کیهان با همین تیتر آن مطلب در صفحه اول کار کرد. البته مهاجرانی جواب داد و نوشت که من برادر شهید هستم و ... من هم دیگر پاسخ سخنان وی را به دلیل عقب نشینی اش ندادم.

در همان برهه به آقای لاریجانی رئیس سازمان صدا و سیما نامه نوشتم و تشکر کردم که بعد از بسم الله الرحمن الرحیم درود بر محمد و آل محمد را در اخبار باب کردند. در ان زمان یکی از مشاوران رئیس جمهور در دولت اصلاحات گفت: صداوسیما در حال تخریب دولت است چرا از رئیس صدا و سیما تشکر کردی؛ میخواستی نامه را از طرف شخص رحماندوست بنویسی نه از طرف مشاور رئیس جمهور؛ که گفتم من این گونه تشخیص دادم و گفتم اتفاقا از موضع مشاور رئیس جمهور از این کار خوشم امد.

درباره تخریب هایی که علیه جبهه متحد می شود توصیه ای دارید؟

من تخریب ها علیه جبهه متحد و هر گونه تخریب بین اصولگرایان را نامردی می دانم . تخریب ها در این برهه علیه اسلام و انقلاب است و اگر تخریب ها ادامه پیدا کند همه ضرر می کنند.

آقای دکتر شما جانباز 99 درصد هستید؟!

به گفته بنیاد شهید من 70 درصد هستم. برخی می گفتند چرا با این وضعیت به عرصه آمدید؟ ولی به انها می گویم من از دولت اول خاتمی مشاور رئیس جمهور بودم تا سال گذشته و در بین مشاوران رئیس جمهور از پرکارترین افراد بودم. در کلاس های درس هم سعی بر این داشته ام که حتی یک دقیقه تاخیر هم نداشته باشم. حتی 15 جلد از تالیفاتم را بعد از مجروحیتم داشته ام.

با تشکر از شما ...

خواهش می کنم. من اینجا از جبهه متحد تشکر می کنم که از بنده حمایت کردند و نیز از آقای زاکانی و متکی و دیگر اعضا و اضلاع تشکیل دهنده جبهه متحد تشکر می کنم. در چند ماه گذشته شاهد کارکردن شبانه روزی آقای زاکانی بودم و به ایشان به خسته نباشید ویژه می گویم.

همچنین از جامعه مدرسین حوزه علیمه قم و جامعه روحانیت مبارز که به دور از کلی گویی به طور صریح وارد میدان شدند و به بنده هم اعتماد کردند، تشکر ویژه می کنم.

در پایان هم لازم می دانم عنوان کنم، همه نامزدهای جبهه متحد را نیروهایی مجرب، ولایتمدار و کارآمد می دانم اما به واسطه سابقه دوستی و شناخت دیرینه ام از آقای حبیبی که نیرویی تشکیلاتی و مدیری قوی هستند، از خانم افتخاری که فعال سیاسی اخلاقمداری هستند، از آقای فدایی که انسانی فدایی ولایت و کارآمد هستند و نیز از خانم امین زاده و آقای مظفر تشکر و تقدیر می کنم و برای همه آنان آرزوی توفیق دارم.

 

منبع:جهان نیوز 

 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود