صفحه نخست > لینکستان (مطالب دیگران) / مطالب دیگران- چهره ها / چهره ها > آیت‌الله زنجانی:تلاش عده ای برای به هم زدن رابطه علامه طباطبایی و آیت الله بروجردی

آیت‌الله زنجانی:تلاش عده ای برای به هم زدن رابطه علامه طباطبایی و آیت الله بروجردی


11 اردیبهشت 1391, 15:28. نويسنده: shams

چکیده:

ـ آیت‌الله حسینی زنجانی از علمای مشهد گفت: علامه طباطبایی در پاسخ به مخالفان فلسفه می گفت من هم می‌توانم رساله بنویسم ولی چون امروز هرکس به قم می‌آید با چمدانی از اشکالات نسبت به اسلام می‌آید می‌خواهم خود را برای جواب دادن به آنها ممحض کنم.»

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا به نقل از رسالات، آیت‌الله سید عزالدین حسینی زنجانی در دیدار معاون فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و گروهی از برگزارکنندگان دومین جشنواره تبلیغ مطهر در خصوص امر تبلیغ گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک» ای پیامبر ابلاغ کن چیزی را که به تو نازل شده است یعنی علم را در سینه خود نگه ندار. این آیه شریفه بحث تبلیغ را به طور کلی مطرح می‌فرماید و به مسئله ولایت هم اشاره دارد.

وی افزود: خداوند در ادامه آیه می‌فرماید: «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» اگر این تبلیغ را ادامه ندهید مثل این است که رسالت خود را انجام نداده‌اید. علمای ما از این قسمت استفاده می‌کنند و می‌گویند تبلیغ چیزی است که رفتن آن مساوی با رفتن اصل اسلام است. بعد می‌فرماید «والله یعصمک من الناس» و خداوند هم تو را از خطرات این راه مصون می‌دارد.

وی با اشاره به روایتی گفت: در روایات داریم «فی کل خلف من امتی عدول من اهل بیتی ینفون عن الدین تحریف الغالین وابطال المبطلین» در هر قرن (صد سال یا کمتر) عدولی از اهل بیت من هستند که نفی می‌کنند از دین آنهایی را که می‌خواهند با اسم دین آن را از بین ببرند. اینجا منظور از عادل مثل عدالت امام جماعت نیست بلکه عادل یعنی کسی که حق و عمق قضایا را می‌فهمد.

این استاد سطوح عالی حوزه علمیه خراسان با اشاره به اینکه در هر قرن باید امامی حاضر باشد گفت: در عصر ما امام زمان(علیه السلام) حضور دارند. افرادی بودند از علما که به خدمت ایشان شرفیاب می‌شدند مثل سید بحرالعلوم که معاصر میرزای قمی بود. ایشان به نجف می‌آیند. میرزای قمی از ایشان می‌پرسند که چطور به شما شرف ملاقات دست داد. سید بحرالعلوم قدری از گفتن ابا می‌کنند ولی بعد از اصرار میرزای قمی می‌گویند من همیشه به مسجد سهله می‌رفتم و به طوفان و برف و باران هم اعتنا نداشتم. شبی که هوا هم خیلی مغشوش بود به آنجا رفتم و از دور دیدم که پیکری غرق نور مشغول عبادت است. هیچوقت در آن وقت شب که به مسجدسهله می رفتم رعب و وحشتی نداشتم ولی آن شب ترس وجود من را فرا گرفت. ولی باز به خود جرأت داده و جلو رفتم تا اینکه خود ایشان گفتند «پیش من بیا مهدی» و من جلو رفته و دست ایشان را بوسیدم و بیش از این را دیگر مجاز به گفتن نیستم.

وی با اشاره به اینکه اجساد انبیا و اولیا پوسیده نمی‌شود، تصریح کرد: در هر عصری افرادی هستند که شاگردان بزرگی دارند مانند محمدبن‌علی‌بن‌بابویه صدوق که معاصر حضرت عسگری(علیه السلام) است و دست‌نوشته‌هایی دارد. هنگام تعمیر قبر ایشان طوری شد که قبر باز شد. به آقا علی مدرس می‌گویند که جسد بعد از هزار سال سالم است. آقا علی مدرس که در فلسفه حرف اول را می‌زد، می‌گوید: «من با شاگردانم رفتم به زیارت او و دیدم مثل این است که خواب رفته است» یعنی به این مقدار جسد ایشان سالم بوده است.

وی در بخش دیگری گفت: جشنواره تبلیغ مطهر بسیار کار ارزشمندی است و من همیشه سعی می‌کنم خود را به این نوع مراسم ها برسانم. این کار وظیفه شرعی من است و هیچ منّتی بر کسی ندارم. مخصوصا اگر معرفی استادم علامه طباطبایی باشد.

این استاد سطوح عالی حوزه علمیه خراسان ادامه داد: علامه طباطبایی کتاب مهم خود روش رئالیسم را در منزل ما پایه‌گذاری کردند. من به ایشان عرض کردم شبهات امروز خیلی زیاد شده است و این بحث‌هایی که ما می‌خوانیم نیاز به کتابی کمکی دارد.

وی افزود: در آن زمان کسانی بین ایشان و مرحوم بروجردی را خراب کردند و می‌خواستند توطئه کنند تا آیت‌الله بروجردی ایشان را از تدریس فلسفه باز بدارند. به ایشان گفته شد چرا درس‌هایی مثل فلسفه را می‌گویید. ایشان می‌گفتند: «من هم می‌توانم رساله بنویسم و عده‌ای را دور خود جمع کنم ولی چون امروز هرکس به قم می‌آید با چمدانی از اشکالات به اسلام می‌آید می‌خواهم خود را برای جواب دادن به آنها ممحض کنم.»

وی تأکید کرد: کتاب روش رئالیسم بسیار اثر مهمی است و بخاطر سنگینی عبارات آن ،مرحوم مطهری آن را شرح کرده‌اند. سال 42 که به زندان افتادم شهید مطهری بعد از ما آمدند و اخبار را به وسیله جاسازی در میوه‌ها به بیرون منتقل می‌کردند. ایشان اخبار را با نخ می‌بستند و داخل هندوانه می‌گذاشتند و به این وسیله به بیرون منتقل می‌کردند. استعمار هم می‌دانست چه کسی را از بین ببرد زیرا ایشان فقط در فلسفه تبحر نداشت بلکه در فن‌های مختلف صاحب سخن بود. ایشان درس آقای حجت کوه کمری هم شرکت می‌کرد و اشکالات مفیدی مطرح می‌نمود.

آیت‌الله زنجانی در پایان با تأکید بر خواندن فلسفه گفت: در سال‌های قبل انقلاب حوزه مشهد ضد فلسفه بود و هر کس دنبال فلسفه می‌رفت حکم خروج از دین را به او می‌دادند. آقا علی مدرس کتابی دارند با نام بدایع‌الحکم. در آن کتاب اعتضادالسلطنه از او سؤالاتی می‌کند که جواب‌های درخشانی می‌گیرد. این کتاب باید چندین بار با شروح مختلف چاپ شود که مورد غفلت قرار گرفته است. این کتاب باید چاپ، نشر و تدریس شود ولی طلاب امروز اسم این کتب را هم بلد نیستند.

 

منبع: رسا 

 


بازگشت