Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/ketabenaab/public_html/engine/classes/templates.class.php on line 211 نسخه قابل چاپ > عید سعید غدیر، عید اکمال دین مبارک، هدیه ای از استاد نجابتی (موسسه هنر شیعی)
صفحه نخست > هنر / یادداشت مدیرمسئول > عید سعید غدیر، عید اکمال دین مبارک، هدیه ای از استاد نجابتی (موسسه هنر شیعی)

عید سعید غدیر، عید اکمال دین مبارک، هدیه ای از استاد نجابتی (موسسه هنر شیعی)


11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams

 

هو الهادی

صحرا به صحرا باد و طوفان موج مي زد
آنجا بيابان در بيابان موج مي زد
با پشته هاي ماسه ي در شن نهفته
مغرور تر از قلّه ي در ابر خفته
کوهان به کوهان اشتران کوه جاري
سُم بر زمين مي کوفت باد نو بهاري
روي ترک هاي زمين خشک ريشه
خورشيد مي باريد مانند هميشه
آشوبي از دريا فراتر داشت صحرا
انگار شوري تازه در سر داشت صحرا
ناگاه شد آيينه اي از نور پيدا
گرد و غبار کاروان از دور پيدا
آنک ندا آمد رسول عشق برخيز
برخيز و شوري تازه در عالم برانگيز
امروز خم ها سر به سر مست تو افتاد
تکميل دين عشق در دست تو افتاد
دين خدا را تا نماند پرس و جويي
بايد بگويي آنچه را بايد بگويي
هر چند بعد از اين تو را ديوانه خوانند
ننوشته مکتوب تو را هذيان بدانند
هر چند نامردان لباس قهر پوشند
فرزند صلح و آشتي را زهر نوشند
هر چند بعد از تو دل از دلبر ببرّند
خون خدا را تشنه تشنه سر ببرند
هر چند دينت را سر نيزه بجويي
بايد بگويي آنچه را بايد بگويي

در نشوه خيزي که زمين مست آسمان مست
ساقي و سقّا بر بلندا دست در دست
دستي که با آن در ازل گل مي سرشتند
دستي که لوح عشق را با آن نوشتند
دستي که راز کنت کنزآ مخفيا بود
روزي که الرّحمن علي العرش استوي بود
دستي که ابراهيم را در آستين بود
دستي که بت ها را شکست آري همين بود
دستي که هر شب کفش پاره وصله مي کرد
دستي که خيبر را به زانو در مي آورد
دستي که گرچه با سکوت چاه پيوست
در روشناي شمع بيت المال ننشست
دستي که بوي غربت و نان و رطب داشت
دستي که دل در پرسه هاي نيمه شب داشت
دستي که همپاي رعيّت بيل مي زد
اما قنوتش طعنه بر جبريل مي زد
دستي که شهر علم را دروازه وا کرد
گويي سحر بلبل حکايت با صبا کرد
دستي که از اوج يد اللهي مي آمد
دست خدا دست علي دست محمّد

مولا دلم بي وصل تو شادي مبيناد
هرگز به غير از محنت آزادي مبيناد
امشب شب وصل است و طي شد نامه ي هَجر
آري سلامٌ فيه حتّي مطلع الفجر

 

مهدي جهاندار

--
www.shiaarts.com
info@shiaarts.com


بازگشت