کد خبر: 5804

تاریخ انتشار: 1390-05-05 - 00:10

نسخه چاپی | دسته بندی: سازمان های فرهنگی / فرهنگ و مدیریت فرهنگی / اخبار ومسائل کتاب / یادداشت مدیرمسئول
0
بازدیدها: 1 671

شناخت، ایمان و باور عاملان به هدف و راه، شرط توفیق هر حرکت اجتماعی

برای توضیح این مطلب به کمک داستان معروفی که در مورد بهمنیار و بوعلی است، این مسئله مهم  را بیان می کنم.  بوعلي سينا در حواس و فکرش قويتر از حد معمول بود  چون آدم خارق العاده‏اي بود . چشمش از ديگران […]

برای توضیح این مطلب به کمک داستان معروفی که در مورد بهمنیار و بوعلی است، این مسئله مهم  را بیان می کنم.
 بوعلي سينا در حواس و فکرش قويتر از حد معمول بود  چون آدم خارق العاده‏اي بود . چشمش از ديگران شعاعش بيشتر بود ، گوشش خيلي تيزتر بود ، فکرش خيلي‏ قويتر بود . کم کم مردم درباره حس بوعلي ، چشم بوعلي و گوش بوعلي‏ افسانه‏ها نقل کردند که مثلا در اصفهان بود و صداي چکش مسگرهاي کاشان را مي‏شنيد . البته اينها افسانه است ، ولي افسانه‏ ها را معمولا در زمينه‏ هايي‏ مي‏سازند که شخص جنبه خارق العاده‏اي داشته باشد . شاگردش بهمنيار به او مي‏گفت : تو از آن آدم هايي هستي که اگر ادعاي پيغمبري بکني ، مردم از تو مي‏پذيرند و از روي خلوص نيت ايمان مي‏آورند .

بوعلی مي‏گفت اين حرف هاچيست ؟تو نمي‏فهمي .
بهمنيار مي‏گفت : خير ، مطلب از همين قرار است .
بوعلي خواست عملا به او نشان بدهد . در يک زمستاني که با يکديگر در مسافرت بودند و برف زيادي آمده بود ، مقارن طلوع صبح که مؤذن اذان‏ مي‏گفت ، بوعلي بيدار بود ، بهمنيار را صدا کرد : بهمنيار !
بله !
بلند شو .
چه کار داري ؟
خيلي تشنه‏ ام ، اين کاسه را از آن کوزه آب کن بده که‏ من رفع تشنگي کنم .
در آن زمان وسائلي مثل بخاري و شوفاژ که نبوده . رفته بود يک ساعت زير لحاف ، در آن هواي سرد خودش را گرم کرده بود . حالا از اين بستر گرم چه جور بيرون بيايد . شروع کرد استدلال کردن که استاد ! خودتان طبيب هستيد ، از همه بهتر مي‏دانيد ، معده وقتي که در حال‏ التهاب باشد اگر انسان آب سرد بخورد ، يک مرتبه سرد مي‏شود ، ممکن است‏ مريض بشويد ، خداي ناخواسته ناراحت بشويد .
گفت من طبيبم تو شاگرد مني‏ ، من تشنه‏ام براي من آب بياور .
باز شروع کرد به استدلال کردن و بهانه‏ آوردن که آخر صحيح نيست ، درست است که شما استاد هستيد ولي من خير شما را مي‏خواهم . اگر من خير شما را رعايت کنم بهتر از اين است که امر شما را اطاعت کنم . شروع کرد از اين نصيحت ها کردن .
همين که بوعلي خوب به خودش‏ ثابت کرد که او بلند شو نيست ، گفت من تشنه نيستم ، خواستم تو را امتحان بکنم . يادت هست که به من مي‏گفتي چرا ادعاي پيغمبري نمي‏کني ، مردم مي‏پذيرند ؟ من اگر ادعاي پيغمبري بکنم ، تو که شاگرد مني و چندين‏ سال پيش من درس خوانده‏اي حاضر نيستي امر مرا اطاعت کني ، خودم دارم به‏ تو مي‏گويم بلند شو براي من آب بياور ، هزار دليل براي من مي‏آوري عليه حرف من ، آن بابا بعد از چهار صد سال که از وفات پيغمبر گذشته ، بستر گرم خودش را رها کرده رفته بالاي مأذنه به آن بلندي ، براي‏ اينکه اين ندا را به عالم برساند که: اشهد ان محمدا رسول الله. او پيغمبر است نه من که بوعلي سينا هستم . وقتي که پيامي آن هم پيام الهي بخواهد به دل ها برسد و دل ها را تحت‏ نفوذ و تسخير خودش در بياورد ، جامعه‏ها را به حرکت در بياورد ، آن هم‏ نه تنها حرکتي در مسير منافع و حقوق ، بلکه بخواهد انسانها را تائب کند ، اشک ها را بريزد که وقتي آيات قرآنش خوانده مي‏شود سيل اشکها جاري بشود : يخرون للاذقان سجدا . . .(سوره اسري ، آيه 107) و يخرون للاذقان يبکون (سوره اسري ، آيه 109) که بيفتند روي‏ زمين و بگريند ، اين ، کار آساني نيست ، بسيار دشوار و مشکل است .
لازمه آن رساندن پیام الهی است.آن هم به صورتی که بیش از انچه در استدلال عقلی نصیب شخص می شود،به طوری که به دل او بنشیند.یعنی بلاغ مبین باشد.
بدون به کار گیری این شیوه نمی توانیم افرادی باورمند به هدف و راه را انتظار داشته باشیم تا بدون نیاز به ناظر وپیگیری وبا انگیزه درونی نسبت به آنچه بایسته است حرکت کند.
غیر از دو شرط بلاغ مبین بودن پیام،باید همانند حرکت انبیا،پیام را براساس خیرخواهی برای خود تلقی کند.(انا لکم ناصح ، سوره اعراف ، آيه 68)

از مثال های واضح آن در برخی از ناهنجاری اجتماعی از جمله مسئله حجاب در ام القرای اسلام شاهد رفتارهای نامناسب و حتی لجوجانه هستیم،اما در کشورهای اروپایی در برخورد باحجاب زنان مسلمان،شاهد تحمل سختی های فراوان از طرف اقلیت های مسلمان آن دیار هستیم،مهمترین عامل آن در تفاوت باور به مسئله حجاب ،اهمیت ونقش آن است.
البته نباید تردید داشت برخی از این ناهنجاری ها بواسطه ویا بدون واسطه از ناحیه دشمنان دامن زده می شود وحتی مواردی از بدحجابی وبی حجابی ها از روی عناد ولجاج است،اما نمی توان همه را چنین پنداشت.آن خانمی که با این که حجاب کاملی ندارد،در مصاحبه با سیما می گوید من افتخار می کنم که باحجاب هستم نشان می دهد که محدوده حجاب را نمی داند و تعداد فراوانی  که بر اثر وجود مظاهر فراوان در سوق به بی حجابی،همانند آنان ظاهر می گردند،چه بسا اصولا به صورت منطقی فلسفه واهمیت ومنافع آن را نشنیده و یا زمینه باور برای آنان فراهم نشده است.
لذا غفلت از ماهیت مشکل ویکسان دیدن همه موارد و نوع برخورد مناسب هرکدام،ما را به نتیجه نمی رساند.بدون تردید در موارد عناد ولجاج وظیفه دستگاه های مسئول به گونه ای است که نمی توان همان را در مورد کسی که آگاهی ندارند و یا کاملا برای وی باور نشده،یکسان اجرا کرد.
غفلت نکنیم فقط و فقط در صورتی جامعه در برابر ناهنجاری های فراوان بیمه می شود که رعایت معیارها براساس ایمان راسخ کسانی باشد که موظف به اجرای آن هستند.اگر چنین شیوه ای را متولیان فرهنگی وظیفه خود ندانند، در عواقب وقوع ناهنجاری ها شریک خواهند بود.انبیای الهی در ابتدای بعثت خود افرادی را طرف دعوت خود داشته اند که اعتقادی به خداوند نداشتند وآن نبی الهی یکه وتنها به هدایت جامعه پرداخته است.کاری که غرض اصلی آن هدایت جامعه به انتخاب واختیار افراد مکلف است.در غیر این صورت ممکن است بتوانیم ظاهر اجتماع را از ناهنجاری ها پاک کنیم،اما لزوما به معنی از بین رفتن ناهنجاری از جامعه نیست بلکه وقوع آن درخفا خواهد بود.

متاسفانه حتی این مسئله در مورد بسیاری از مدیران ومتولیان مسائل اجتماعی وبدتر از همه متولیان فرهنگی که عهده دار امور فرهنگی هستند نیز صادق است.ضرورت های مسائل،شناخت ریشه ها وراه های برخود با آن را وقوف کاملی ندارند.
راه حل،بررسی ریشه ای این مسائل وایجاد باور به راه حل هاست تا ضامن اجرای آن باشد.


بعدالتحریر:

در مورد نوع رفتار نسبت به پدیده حجاب نظر آیت الله جوادی آملی قابل توجه است:

آیت الله جوادی آملی: وضع حجاب در تهران مناسب نیست


آیت الله جوادی آملی در دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وضع حجاب و ظاهر جامعه در تهران و برخی استان‌ها را متناسب با شئون اسلامی ندانست و گفت: ریشه بدحجابی ناشی از جهالت است و متولیان فرهنگی باید راهکارهای رفع جهالت را شناسایی و در جامعه فرهنگ‌سازی کنند.آیت‌الله عبدالله جوادی آملی افزود: اسلام، زن را در سایه حجاب و سایر فضائل به صحنه می‌آورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود و دنیای کنونی، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان ملعبه به بازار بیاید و غریزه را تأمین کند. زن وقتی با سرمایه غریزه به جامعه آمد، دیگر معلم عاطفه نیست، فرمان شهوت می‌دهد، نه دستور گذشت.

نشانی این مطلب:اینجا
تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود