صفحه نخست > سازمان های فرهنگی / فرهنگ و مدیریت فرهنگی / اخبار ومسائل کتاب / یادداشت مدیرمسئول > فروشگاه مرکزی شهر کتاب

فروشگاه مرکزی شهر کتاب


3 بهمن 1389, 18:25. نويسنده: shams

 

در مطلب ارائه مناسب فرمایشات اهل بیت -ع- گفتم از سال 1374 با فعالیت شهر کتاب در تهران -که ظاهرا در همان سال با حمایت شهرداری تهران فعالیت خود را آغاز کرد- آشناشدم. فعالیت آن در سال های بعد -گرچه با فراز و فرودهایی با تاثیر از فضای سیاسی کشور همراه بود- استمرار یافت.

در روزهای اول آذر ماه 89 و قبل از عیدغدیر در اخبار مربوط به کتاب خبر از افتتاح فروشگاهی بزرگ در تهران خیابان دکترشریعتی بالاتر از خیابان شهید مطهری، نبش کوچه کلاته، پلاک743 آمده بود. بی درنگ نشانی را در سررسید یادداشت کردم تا در اولین فرصت از آن دیدار داشته باشم.

پس از فراغت از مسئولیت بوستان کتاب برای شرکت در جلسه ای روز 89/10/27 عازم تهران بودم، فرصت را مغتنم شمردم تا بتوانم از نزدیک این فروشگاه را مشاهده کنم.

فروشگاهی در 3طبقه با فضای 2000متر مربع، طبقه بالا کتاب های با زبان های غیرفارسی، در طبقه همکف آثار عمومی و در زیرزمین آثار کودکان که علاوه بر آن وسایل سرگرمی کودکان، صنایع دستی، محصولات آموزشی فضایی برای نقاشی کودکان و...، ارائه مجلات سال های قبل، کتاب هایی با گرایش و مذاق های متفاوت و... .

پس از ملاحظه نمایشگاه، نشستی با مدیر مجموعه آقای دکتر فیروزان داشتم.ا یشان خواهرزاده و داماد امام موسی صدر است. ایجاد موسسه امام موسی صدر و انتشار آثار مربوط به آن شخصیت بزرگوار، همچنین دوره ای مدیریت انتشارات سروش از سوابق فعالیت ایشان در حوزه کتاب است.

ایشان این فروشگاه را به شهر آرام و زیبا برای دانستن توصیف کرد. مکانی که تمام اعضای خانواده بتوانند باهم حضور یابند. ظاهرا افتتاح رسمی این فروشگاه در آینده خواهد بود. به نظر می رسد در کشور تاکنون این فروشگاه رقیب و مشابهی ندارد.

طبق اظهار ایشان این فروشگاه با وام بانکی و سرمایه شخصی ایجاد شده بنابراین نمی توان انتظار داشت تمام آنچه که متولیان رسمی فرهنگی کشور که وظیفه مرزبانی معیار های لازم را دارند، در آن تحقق یابد. کارهای با بودجه های رسمی اقتضائاتی دارد و با بودجه شخصی امکانات وا قتضائات خاص خود را می طلبد.

گرچه تردیدی نیست که ایشان به دلیل نگرش های خود پایبند به رعایت معیارهای ضروری خواهد بود، اما نباید غافل بود که سرمایه گذاری شخصی، باز پرداخت وام های اخذ شده نیاز به درآمد لازم وکافی برای امکان حیات دارد. لذا تلاش های گوناگون برای جذب مخاطب قابل درک است، در غیر این صورت این سرمایه گذاری سنگین باهزینه بالا برای بخش غیر دولتی، در صورتی که به مخاطبان خاص محدودشود، باید شاهد خبر تاسف برانگیز تعطیلی و یا کم فروغی ان باشیم.

تا مادامی که متولیان رسمی فرهنگی درصدد حل اساسی ویترین کتاب کشور برنیایند،ب اید ناگزیر با توسل به شیوه هایی توسل جست که احیانا در سایر کالاها و مایحتاج روزمره نیاز به بهره گیری آن شیوه ها نیست.

تا کتاب در فروشگاه و ویترین به مخاطب عرضه نشود، مگر امکان پذیر است که درسبد خانوار قرارگیرد. کتاب در انبار ناشران چگونه باید در اختیار مخاطب خود قرارگیرد؟

این از مسائل عجیب کشور ماست که تعداد ناشران بیش از محل های عرضه و فروش کتاب است و تعداد کتابفروشی محدود حتی در شهرهای بزرگ فقط پاسخگوی عرضه تعداد محدودی از کتاب های منتشر شده ناشران است و بقیه عناوین باید در انبارها بماند و باکمال تاسف هیچ برنامه ریزی برای رفع این مشکل ملاحظه نمی شود.

نمی توان در بیان از مشارکت جویی بخش غیر دولتی سخن گفت اما در عمل حمایتی صورت نداد. آورده متولیان فرهنگی برای امثال این کارها چیست؟ اگر ضروری است و انتظار این است سرمایه های غیر دولتی در بخش گوناگون ومورد نیاز حضور یابند، مگر می توان بدون حمایت درخواست داشت که نتیجه کار طبق آنچه ما می خواهیم عایدمان گردد. به دلیل نیاز فراوان و غیر قابل انکار و ضرورت به کارگیری تمام ظرفیت ممکن برای رفع این نیاز، همین مقدار که چارچوب های کلی رعایت شود، هرچند باسلیقه متفاوت با نظر رایج باشد،ا یجاب می کند تا در جهت اهداف مشترک بهره گرفته شود. درغیر این صورت بدون هیچ تردیدی این ظرفیت های مورد نیاز جامعه توسط کسانی تامین می شود که هیچ نقطه مشترکی نه تنها در اصول کلی ندارند که حتی به هدف مقابله با آن تلاش می کنند. معضلی که دربخش غیر فرهنگی نیز مبتلا به ان هستیم باطرد برخی از سرمایه انسانی و ظرفیت های داخلی، صرفا به این دلیل از که جریان فکری مورد علاقه ما نیستند، به سهولت با منابع غیر ایرانی جایگزین می گردند.

حداقل انتظار حمایت معنوی از چنین حر کت هایی است.


بازگشت